ماهنامه خط صلح – در آخرین روزهای خردادماه امسال، خبرگزاری فارس گزارش داد که «شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسهی سیام خردادماه خود که به ریاست سید ابراهیم رئیسی برگزار شد، به بحث دربارهی سیاستها و ضوابط حوزهی صوت و تصویر فراگیر پرداخت» و ماده واحده «تعیین الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر» را به تصویب رساند.
بر اساس این ماده واحده، حیطهی اختیارات و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی در این حوزهی مشخص و برای فعالان بخش خصوصی بهویژه در پلتفرمهای پخش صوت و تصویر فراگیر و شبکهی نمایش خانگی معین شد که در چه بخشهایی باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چه بخشهای دیگری باید از سازمان صداوسیما مجوز اخذ کنند.
همچنین بند دیگری از این الزامات که اصول و سیاستهای ساخت و پخش صوت و تصویر فراگیر و شبکهی نمایش خانگی را به شکلی دقیقتر مشخص میکند، به تصویب رسید.
در این جلسه مقرر شد که «در حوزهی سیاستها و ضوابط ساخت و پخش صوت و تصویر فراگیر و شبکهی نمایش خانگی، مقررات لازم برای ساماندهی این عرصه با عنایت به سیاستها و اصول تعیین شده از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سوی مسئولان مربوط به شکل لایحه تهیه و برای تصویب به عنوان قانون به مجلس شورای اسلامی ارسال شود.»
این گزارش به این معناست که دایرهی نفوذ و اعمال سلیقهی مدیران صداوسیما بر محتوا و البته کیفیت خروجیهایی که با هزینهی بخش خصوصی (غالباً) تولید خواهد شد، گستردهتر از گذشته خواهد بود.
در شرایطی این سازمان عریض و طویل با اتصال به منابع دولتی خواستار انحصار هرچه بیشتر در حوزهی تولیدات تلویزیونی میشود که خود برای جذب بیننده به منظور تماشای تولیدات پرهزینه و جدید خود دست به دامان تبلیغات شهری از طریق بیلبوردهای شهرداری تهران شده است و مدیران و سیاستگذاران این سازمان در آرزوی تکرار برنامههای پرمخاطب دست به تکرار فرم و بعضاً محتوایی در تولیدات جدید خود نیز زده است (برنامهی فوتبال برتر – نود / برنامهی سید خندان – خندوانه).
سازمانی که زمانی با تولیداتی مانند «شبهای برره»، ساختهی مهران مدیری، «متهم گریخت» و «خانه به دوش»، ساختهی رضا عطاران و «پایتخت»، ساختهی سیروس مقدم، خیابانها را خلوت و بینندگان میلیونی جذب میکرد، امروز عامل شکست سنگین خود در جذب مخاطب را پلتفرمهایی میپندارد که در شبکهی نمایش خانگی تولیداتی جذاب و خارج از قید بندهای خندهدار سازمان صداوسیما کرده و توانسته هم مخاطب را راضی کند، هم تولیدکنندگانی که از ممیزیهای سازمان صداوسیما به تنگ آمده بودند.
در این شرایط نظارت مجدد سازمان صداوسیما بر تولیدات خارج از این سازمان این سوال را برای مخاطبان به وجود آورده که اساساً این نظارت چه تأثیری بر خروجی تولیدات شبکهی نمایش خانگی خواهد داشت و آیا حوزهی سینما و تصویر مستقل در این شرایط حاضر به ادامهی همکاری با پلتفرمهایی نظیر فیلمنت، نماوا و فیلیمو خواهد بود.
برای پاسخ به قسمت اول این سوال باید منتظر ماند و دید آیا تأثیر تفکرات شکست خوردهی سازمان صداوسیما، خروجیهای شبکهی نمایش خانگی را نیز به سرنوشت تولیدات سازمان دچار خواهد کرد یا خیر.
اما در پاسخ به سوال ادامهی همکاری سینمایی مستقل با پلتفرمها، اساساً سوال مهمتری مطرح میشود؛ آیا تولیدات فعلی از بدنهی سینمای مستقل ایران ناشی شده که توانسته اینگونه مخاطبان را به خود جذب کند؟
پاسخ به این سوال بر اساس تجربهی نویسنده و نظر یکی از مدیران پلتفرمهای داخلی مثبت است.
گشت و گذاری در آرشیو این شبکهها نشان میدهد که گلدرشتترین المان سینمای مستقل ایران -یعنی فیلمهای کوتاه- مجالی برای ارتباط با مخاطبان از این طریق پیدا کردهاند؛ آنگونه که برخلاف صداوسیما، شبکهی نمایش خانگی محلی برای نمایش این دست تولیدات شده (به طور نمونه، فیلم کوتاه تاژبازی اثر مهدی مهائی که سال گذشته به صورت مستقل در جشنوارههای جهانی جوایز بسیاری نصیب خود کرد، در پلتفرم فیلیمو قابل مشاهده است) و از منظر دیگر، مگر غیر از این است که عوامل تولید همان سینمای مستقل (گریم، تصویر، نویسندگان و حتی کارگردانان) مجالی برای حضور در ساختار سینما به وسیلهی شبکهی نمایش خانگی پیدا کردهاند؟
باید پذیرفت که فعالیت تجاری در حوزهی تولیدات بصری در ایران تابع مقررات جاری کشور است و هنرمند، حتی هنرمند مستقل به سبب شرایط بد اقتصادی در تلاش برای کسب منفعت مالی از حضور در این عرصه است.
هر تولید و تولید کنندهای به دنبال بیننده برای اثر خود میگردد؛ حال با تصویب نظارت سازمان صداوسیما بر محتوای منتشره در شبکهی نمایش خانگی میتوان گفت که هنرمندان نگران اعمال محدودیت بر کار، تولید و دیده شدن ولو اندک خود در این عرصه شدهاند.
در پایان پیشنهاد میشود آقایان تصمیمگیر نگاهی به واکنشها و نظرات مردم بیندازند؛ بیشک مدیران کنونی صداوسیما به عنوان ذینفع این ماجرا امتحان پس داده، موقعیتسوز و البته فاقد صلاحیت بوده و خواهد بود.